**(دوست من سلام)**
شنبه 8 تير 1392برچسب:, :: 16:55 :: نويسنده : سعید
 

دوست عزیزم
انتهای دریا را برکه ها نمی فهمند
پس ببخش اگر گاهی گم میکنم نشانی ات را
...


شنبه 8 تير 1392برچسب:, :: 16:50 :: نويسنده : سعید
 
 قرآن كریم گناه را «رین» می‌داند، غبار و چرك می‌داند؛می‌فرماید:هر گناهی كه یك انسان تبهكار می‌كند چركی است بر قلب او:﴿كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَی قُلُوبِهِم مَّا كَانُوا یَكْسِبُونَ﴾ . چیزی كه این «رین» را شست‌و‌شو می‌كند نماز است؛ نماز این گرد و غبار را شست‌و‌شو می‌كند....«و تطلقها اطلاق الرّبق و شبّه‌ها رسول‌الله (ص) بالحمّة»؛ «حمّه» یعنی چشمه، تكون علی باب الرّجل»؛ نماز مثل چشمه‌ای است در خانهٴ انسان، «فهو یغتسل منها فی الیوم و اللّیله خمس مرّات»؛ انسان نمازگزار، مثل آن است كه شبانه‌روز پنج بار در این چشمهٴ اختصاصی منزلش غَسل و غُسل داشته باشد، «فما عسی أن یبقی علیه من الدرن» ؛ «دَرَن» همان «رین» است؛ «درن» یعنی چرك، یعنی غبار. پس اگر قرآن، گناه را چرك و «رین» می‌داند كه می‌فرماید: ﴿كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَی قُلُوبِهِم مَّا كَانُوا یَكْسِبُونَ﴾ ، چیزی كه این چرك و غبار را شست‌و‌شو می‌كند نماز است. نماز چشمه است و انسانِ نمازگزار آلوده نخواهد بود. نماز ذكر دائم الهی  و اقامه صلات «ذكرالله» است،﴿اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِیراً﴾ امام صادق(ع) فرمود: «إنّ العبد إذا صلّی الصّلاة فی وقتها و حٰافَظَ علیها ارتفعت بیضاء نقیّة»، این همان تمثّل اعمال است و تجسم اعمال؛ اگر كسی نماز را در وقت خواند و محافظش بود و  اركان و شرایطش را انجام داد، این نماز بالا می‌رود به عنوان یك امرِ روشن طاهر؛ «ارتفعت بیضاء نقیّة تقول حفظتنی حفظك الله»؛ نماز به نمازگزار می‌گوید: تو مرا حفظ كردی، خدا حفظت كند، «و إذا لم یصلّها لوقتها ولم یحافظ علیها ارتفعت سوداء مظلمة تقول ضیّعتنی ضیّعك الله»   
[ یکشنبه پنجم خرداد 1392 ] [ 11:12 ] [ مریم صفائی ]
شنبه 8 تير 1392برچسب:, :: 16:49 :: نويسنده : سعید

 


خداوند مي‌فرمايد: "آيا به شتر نمي نگرند كه چطور آفريده شد؟" سوره غاشيه – آيه 17

اگر در مورد شتر بيشتر دقت كنيم شگفتيهاي بسياري را خواهيم ديد از جمله اينكه شتر گرماي 70 درجه بالاي صفر را تحمل مي كند و شترهاي دوكوهان مي تواند سرماي 40درجه زير صفر را تحمل كند.

در ضمن شتر مي تواند آب شور و تلخ را بخورد و تا يكماه در برابر تشنگي مقاوم باشد. شتر در طوفانهاي شن و گرد و غبار و گرماي زياد مي‌تواند مقاومت كند و به مسير خود در صحرا ادامه دهد. همانا پاك و منزه مطلق است خدا را!

 

شنبه 8 تير 1392برچسب:, :: 16:39 :: نويسنده : سعید
 


سلام...

تا به حال چه هدیه ای از شهدا گرفتین؟

 

شنبه 8 تير 1392برچسب:, :: 16:12 :: نويسنده : سعید
 
نیما یوشیج در جشن تولد یکسالگی فرزندش نوشت

پسرم یک بهار ، تابستان ، پاییز و زمستان را دیدی

از این پس همه چیز جهان تکراری است جز مهربانی !!

سه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:, :: 1:16 :: نويسنده : سعید

پرسیدم..... ، چطور ، بهتر زندگی کنم ؟

با كمی مكث جواب داد :

گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ،

با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ،

و بدون ترس برای آینده آماده شو .

ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز .

شک هایت را باور نکن ،

وهیچگاه به باورهایت شک نکن .

زندگی شگفت انگیز است ، در صورتیكه بدانی چطور زندگی کنی .

پرسیدم ،

آخر .... ،

و او بدون اینكه متوجه سؤالم شود ، ادامه داد :

مهم این نیست که قشنگ باشی ... ،

قشنگ این است که مهم باشی ! حتی برای یک نفر .

كوچك باش و عاشق ... كه عشق ، خود میداند آئین بزرگ كردنت را ..

بگذارعشق خاصیت تو باشد ، نه رابطه خاص تو با کسی .

موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن ..

داشتم به سخنانش فكر میكردم كه نفسی تازه كرد وادامه داد ...

هر روز صبح در آفریقا ، آهویی از خواب بیدار میشود و برای زندگی كردن و امرار معاش در صحرا میچراید ،

آهو میداند كه باید از شیر سریعتر بدود ، در غیر اینصورت طعمه شیر خواهد شد ،

شیر نیز برای زندگی و امرار معاش در صحرا میگردد ، كه میداند باید از آهو سریعتر بدود ، تا گرسنه نماند ..

مهم این نیست كه تو شیر باشی یا آهو ... ،

مهم اینست كه با طلوع آفتاب از خواب بر خیزی و برای زندگیت ، با تمام توان و با تمام وجود شروع به دویدن كنی ..

به خوبی پرسشم را پاسخ گفته بود ولی میخواستم باز هم ادامه دهد و باز هم به ... ،

كه چین از چروك پیشانیش باز كرد و با نگاهی به من اضافه كرد :

زلال باش .... ،‌ زلال باش .... ،

فرقی نمی كند كه گودال كوچك آبی باشی ، یا دریای بیكران ، زلال كه باشی ، آسمان در تو پیداست..

چهار شنبه 1 خرداد 1392برچسب:, :: 17:29 :: نويسنده : سعید

 

سه شنبه 5 دی 1391برچسب:, :: 18:23 :: نويسنده : سعید
میلاد حضرت مسیح مبارک

پیام آور صلح و دوستی

میلاد سراسر نور پیامبر بزرگ الهی، پیام آور صلح و دوستی و نوید بخش سلامت روح و اندیشه، حضرت عیسی علیه السلام ـ همو که لحظه ای در رسالت فراگیر خود در نجاتِ بشرِ گرفتار در گردابِ خود پرستی ها سستی ننمود و از آرمان خداپرستی دفاع کرد و میراثی مقدس و جاودانه در تاریخ بشر بنیاد نهاد ـ بر همه موحّدان و حق پرستان گیتی مبارک باد.

مریم پاک

حالتی میان شادی و غم سراسر وجودش را فرا گرفته بود. تا قبل از این، چنین احساسی را هیچ گاه تجربه نکرده بود. مردمانی که گرداگردش را گرفته بودند و با نگاه های سرد و سنگین خود بر وجودش تازیانه تهمت می زدند رو به او کردند و «گفتند: ای مریم، کار بسیار عجیب و بدی انجام دادی. ای خواهر هارون! نه پدرت مرد بدی بود و نه مادرت زن بد کاره ای مریم که روزه سکوت داشت، به کودکش اشاره کرد. گفتند: «چگونه با کودکی که در گاهواره است سخن بگوییم؟» ناگهان کودک زبان به سخن گشود و گفتند: «من بنده خدایم؛ او کتاب (آسمانی) به من داده و مرا به پیامبری برانگیخته و مرا ـ هر جا که باشم ـ وجودی پر برکت قرار داده، و تا زمانی که زنده ام مرا به نماز و زکات توصیه فرموده است... سلام (خدا) بر من، در آن روز که متولد شدم و در آن روز که می میرم. و آن روز که زنده برانگیخته خواهم شد».

مسیح در قرآن

قرآن کریم در آیه 34 سوره مریم، حضرت عیسی پسر را در بیانی رسا و زیبا به همگان معرفی می کند: «این است عیسی پسر مریم؛ گفتار حقی که در آن تردید می کنند.» در سوره مبارکه مریم درباره تولد حضرت عیسی به تفصیل سخن رفته است. هم چنین در سوره های نساء، توبه، مائده، آل عمران و تحریم از آن حضرت نام برده شده است. در قرآن مجید نام حضرت مسیح 23 مرتبه با اسم «عیسی» یازده بار با نام «مسیح» و دو مرتبه با وصف «ابن مریم» آمده است.

ذکر نام انبیای الهی در قرآن، نشان از عظمت مقام و تأکید بر الگو گرفتن از سیره زندگی آنان دارد.

کلمه خدا

حضرت مسیح علیه السلام در قرآن، «کلمه خدا» معرفی شده و این وصف در میان همه پیامبران تنها به او اختصاص یافته است. قرآن در سه آیه، این وصف را برای حضرت مسیح علیه السلام به کار برده است. این وصف اشاره به مخلوق بودن عیسی علیه السلام می کند. همان گونه که کلمات مخلوق ماست، موجودات عالم آفرینش نیز مخلوق خداست. همان گونه که کلمات اسرار درون ما را بیان می کنند و نشانه ای از صفات و روحیات ماست، مخلوقات این عالم نیز روشنگر صفات جمال و جلال خدایند. منتها این کلمات با هم متفاوتند؛ بعضی برجسته و بعضی ساده و کوچکند. عیسی علیه السلام نیز از نظر آفرینش برجستگی خاصی داشت و آن این بود که او بدون واسطه پدر آفریده شده بود.

ایمان به همه پیامبران الهی

از دیدگاه اسلام تمام ادیان آسمانی برای استقرار حاکمیت الهی، پیوند انسان با خداوند متعال و نجات بشر از مرداب هوا پرستی ظهور کرده اند. از این رو هیچ کدام از پیامبران الهی دیگری را رد نکرده، بلکه پیامبرانِ پیش از خود را تصدیق کرده و به آمدن پیامبری پس از خود نوید داده اند. بر این اساس در فرهنگ اسلامی، ایمان به همه پیامبران الهی و احترام به پیروان راستین آنان از اعتقادات راسخ مسلمانان شمرده شده است. اعتقاد به نبوت حضرت مسیح علیه السلام و ارتباط او با منشأ وحی از محکم ترین باورهای ماست.

حضرت علی علیه السلام و اقلیت های مذهبی

سیره عملی حضرت علی علیه السلام درباره اقلیت های مذهبی، همواره بسیار عالی و انسانی و مصداق روشنی از اجرای عدالت و حاکمیت اسلامی بود. یک روز امام علیه السلام پیرمردی مسیحی را بر سر راه دید که از گدایی می کند. حضرت ناراحت شد و فرمود: «تا وقتی جوان بود از او کار کشیدید و اکنون که پیر شده است رهایش کرده و به حال خود وانهاده اید؟!» آن گاه دستور داد تا هزینه زندگی او را از بیت المال بپردازند.

21 آذر 1391برچسب:, :: 12:27 :: نويسنده :

بهترين دوست

مطلب ارسالی ازچادرممنوع

 

* بهترین دوست، خداست، او آن قدر خوب است که اگر یک گل به او تقدیم کنید دسته گلی تقدیم تان می کند و

خوب تر از آن است که اگر دسته گلی به آب دادیم، دسته گل هایش را پس بگیرد.

 

* اگر پیام خدا رو خوب دریافت نکردید، به «فرستنده ها» دست نزنید، «گیرنده ها» را تنظیم کنید.

 

* خداوند، گوش ها و چشم ها را در سر قرار داده است تا تنها سخنان و صحنه های بالا و والا را جست و جو کنیم.

 

* خود را ارزان نفروشیم، در فروشگاه بزرگ هستی روی قلب انسان نوشته اند: قیمت=خدا!

 

* این همه خود را تحقیر نکنید، خداوند پس از ساختن شما به خود تبریک گفت.

 

* وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است.

 

* یادمان باشد که خدا هیچ وقت ما را از یاد نبرده است.

 

* کسی که با خدا حرف نمی زند، صحبت کردن نمی داند.

 

* آنکه خدا را باور نکرده است، خود را انکار کرده است.

 

* کسی که با خدا قهر است، هرگز با خودش آشنی نمی کند.

 

* خدا بی گناه است در پروندۀ نگاه تان تجدید نظر کنید.

 

* ما خلیفۀ خداییم، مثل خدا باشیم، قابل دسترس در همه جا و همه گاه.

 

* آنکه  خدا را از زندگیش سانسور کند همیشه دچار خود سانسوری خواهد بود.

 

* خدا از آن کس که روزهایش بیهوده می گذرد، نمی گذرد.

 

* بیهوده گفته اند تنها «صداست» که می ماند، تنها «خداست» که می

ماند.

 

* روزی که خدا همه چیز را قسمت کرد، خود را به خوبان بخشید.

 

* برای اثبات کوری کافیست که انسان چشم های نگران خدا را نبیند.

 

* شکسته های دلت را به بازار خدا ببر، خدا، خود بهای شکسته دلان است.

 

* به چشم های خود دروغ نگوییم، خدا دیدنی است.

 

* چشم هایی که خدا را نبینند، دو گودال مخوفند که بر صورت انسان دهن باز کرده اند.

 

* امروز از دیروز به مرگ نزدیک تریم به خدا چطور؟

 

*اگر از خدا بپرسید کیستی؟ در جواب «ما» را معرفی خواهد کرد! ما بهترین معرف خداییم، آیا اگر از مابپرسند کیستی؟ خدا را معرفی خواهیم کرد؟

 

* وقتی خدا هست هیچ دلیلی برای ناامیدی نیست.

 

* آسمان، چشم آبی خداست، نگران همیشۀ من و تو.

 

* خداوند سند آسمان را به نام کسانی که در زمین خانه ندارند امضا کرده است.

دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:, :: 1:1 :: نويسنده : سعید

دوست من سلام...

مطلب ارسالی فاطمه خانوم بزرگوار

پرسیدم..... ، چطور ، بهتر زندگی کنم ؟

با كمی مكث جواب داد :

گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ،

با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ،

و بدون ترس برای آینده آماده شو .

ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز .

شک هایت را باور نکن ،

وهیچگاه به باورهایت شک نکن .

زندگی شگفت انگیز است ، در صورتیكه بدانی چطور زندگی کنی .

پرسیدم ،

آخر .... ،

و او بدون اینكه متوجه سؤالم شود ، ادامه داد :

مهم این نیست که قشنگ باشی ... ،

قشنگ این است که مهم باشی ! حتی برای یک نفر .

كوچك باش و عاشق ... كه عشق ، خود میداند آئین بزرگ كردنت را ..

بگذارعشق خاصیت تو باشد ، نه رابطه خاص تو با کسی .

موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن ..

داشتم به سخنانش فكر میكردم كه نفسی تازه كرد وادامه داد ...

هر روز صبح در آفریقا ، آهویی از خواب بیدار میشود و برای زندگی كردن و امرار معاش در صحرا میچراید ،

آهو میداند كه باید از شیر سریعتر بدود ، در غیر اینصورت طعمه شیر خواهد شد ،

شیر نیز برای زندگی و امرار معاش در صحرا میگردد ، كه میداند باید از آهو سریعتر بدود ، تا گرسنه نماند ..

مهم این نیست كه تو شیر باشی یا آهو ... ،

مهم اینست كه با طلوع آفتاب از خواب بر خیزی و برای زندگیت ، با تمام توان و با تمام وجود شروع به دویدن كنی ..

به خوبی پرسشم را پاسخ گفته بود ولی میخواستم باز هم ادامه دهد و باز هم به ... ،

كه چین از چروك پیشانیش باز كرد و با نگاهی به من اضافه كرد :

زلال باش .... ،‌ زلال باش .... ،

فرقی نمی كند كه گودال كوچك آبی باشی ، یا دریای بیكران ، زلال كه باشی ، آسمان در تو پیداست..

جمعه 10 آذر 1391برچسب:, :: 18:48 :: نويسنده : سعید

 

دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:, :: 10:27 :: نويسنده : سعید

 

دوست من سلام...

 خوابی به ارزش38سال نوکری امام حسین(ع)

نمی دانم حسین اوراق چی در خواب چه دید که امروز 38 سال است که نام حاج حسین هدیه لو در بازار تولید کنندگان اثباب و لوازم هیئت های عزاداری ماندگار شده است ولی خود می گوید: هر چه دارم از امام حسین(ع) است.



ادامه مطلب ...
دو شنبه 1 آبان 1391برچسب:, :: 17:41 :: نويسنده : سعید

دوست من سلام...

امروز هم يه مطلب جالب كه يكي از وبلاگهاي همسايه ( مجتمع آموزشی ، پرورشی شهید عباسعلی شیخ) برامون نقل كرده رو برات ميزارم به نام (حـــــراج) كه ميتوني در ادامه اون رو بخوني...

 

 



ادامه مطلب ...
جمعه 28 مهر 1391برچسب:, :: 22:35 :: نويسنده : سعید

دوست من سلام...

امروز مطلبي رو برات نوشتم به نام(خدمت عاشقانه)

اميدوارم مورد قبولت باشه...

 



ادامه مطلب ...
یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 1:24 :: نويسنده : سعید

دوست من سلام...

بافتن...

وقتي كه فشار كارها افزايش مي يابد و بايد به هزار و يك امر رسيدگي كنيد به خود بگوييد:

با دقت بباف! دعا كنان بباف! و رشته را به خدا بسپار!

با دقت بافتن يعني اجتناب از شتاب و حد اكثر تلاش را به كار گرفتن.

دعا كنان بافتن يعني ميان همه كارها،فعاليتها،افكار و احساسات خدا را به ياد آوردن و او را كانون زندگي خويش دانستن.

آنگاه نگران نتيجه كار خود نخواهيم بود.

زيرا نتيجه در دستان ايمن خداوند قرار دارد.

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 21:35 :: نويسنده : سعید

دوست من سلام...

بازم از دام بي دوام برات نوشتم تا بخوني...

 

از فتيله تا دل...

به حاج عبدالصمد فتيله سوگند!

يادش بخير!

 

هر كجا هست خدايا به سلامت دارش

 



 

 

 



ادامه مطلب ...
پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 16:46 :: نويسنده : سعید

دوست من سلام...

مطلبی رو که برات انتخاب کردم  از کتاب (هر روز به سوی تو می آیم ) امیدوارم مورد پسندت باشه...

(بر امیال خود غلبه کنید)

زندگی چیست؟

موهبت شکوهند خدا ، آن را با اهداف بی ارزش ، اعمال اشتباه و اراده ای بی ثبات به هدر ندهید .

بلکه هر روز به درستی زندگی کنید.

این راه پیروزی است، راه غلبه بر امیال سیری نا پذیر.

دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, :: 13:10 :: نويسنده : سعید

دوست من سلام...

یه بار دیگه با یه مطلب از کتاب (هر روز به سوی تو می آیم) به پیشوازت اومدم ...(ناز قدمت)

چگونه باشیم...؟ بقیه طلب در ادامه...

 



ادامه مطلب ...
دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, :: 1:4 :: نويسنده : سعید

دوست من سلام...

این بار برات یه مطلب از کتاب (هر روز به سوی تو می آیم )انتخاب کردم که...

در ادامه میتونی اونو بخونی.

انتخاب با شماست.



ادامه مطلب ...
شنبه 8 مهر 1391برچسب:, :: 23:21 :: نويسنده : سعید

دوست من سلام...

برای این بار یه مطلب از الهی نامه خواجه عبداله انصاری برات نوشتم امید وارم خوشت بیاد

الهی!

هر شادی که بی توست، اندوه است!

هر منزل که نه در راه توست،زندان است!

هر دل که نه در طلب توست ،ویران است!

یک نفس با تو،به دو گیتی ارزان است!

شنبه 8 مهر 1391برچسب:, :: 21:35 :: نويسنده : سعید

دوست من سلام...

بازم برات یه حرف از بزرگان کشورمون دارم ، امیدوارم خوشت بیاد.

از بین بردن اثر نماز...

وقتی نماز می خوانی شیطان میداند چه چیز تو را مشغول میکند. پروردگار این قدر به او تسلط داده که از شریانهای بدنت عبور میکند و همان چیز را به محض آنکه گفتی<<الله اکبر>> در شما تجسم می کند.آنچه را که تو به آن دل بسته ای همان را در تو مجسم می کند و اثر نماز را از بین می برد.

آیت الله حق شناس

شنبه 8 مهر 1391برچسب:, :: 19:38 :: نويسنده : سعید

دوست من سلام...

امروز برات یه سخن از بزرگان نوشتم.

امور خود رابه خدا بسپارید...

اگر امور دنیایی خود را به خدا واگذار کنیم، امور اخروی را نیز خدا تامین خواهد کرد.

اما اگر امور دنیایی خود را با تقلای خودمان تامین کنیم،چون رزق مقدر و مقسوم است،تقلای بیهوده و بی ثمری است آخرتمان را هم تباه نموده ایم.

(حاج محمد اسماعیل دولابی)

چهار شنبه 5 مهر 1391برچسب:, :: 21:45 :: نويسنده : سعید

دوست من سلام...

امیدوارم مطالبی که برات می نویسم مورد پسندت باشه.

بازم یه مطلب از دام بی دوام  برات پیدا کردم...

و به (ماهها)سوگند!

نه (شمسی)؛

بل،(قمری)!

که (روز)هاشان (کمتر) است؛

و کمتری روزهاشان باعث آمد که اسیر (فصل)ها نباشند؛

و در (فصل)ها نمانند؛

و همان باشند که قرآنشان می گفت:

سیروا!

به سیر آیید!

و وا نایستید!

و تو را همین (آموزه) بس که :(سیر) در گرو (کم)ها ، و (کاستی)هاست!

وگرنه جز(ماندن)،و(رکود)، و(سکون) سایه ای ندارد این بلند چنار بی بار غنا!

حافظ غبار فقر و قناعت ز رخ مشوی

کاین خاک بهتر از عمل کیمیا گری

دو شنبه 3 مهر 1391برچسب:, :: 21:32 :: نويسنده : سعید

دوست من سلام...

بازم با یه مطلب از دام بی دوام میخوام مهمونت کنم .

امیدوارم خوشت بیاد .....

 

به مردمك چشمها سوگند

آن زمان كه در تاريكي و سياهي بزرگ و در روشنايي كوچك مي شوند

و مرا بياموختند كه: اگر در نور باشي ، مردم در ديده تو كوچك باشند

و تكبير تو در نماز صبح صادق را ماند

و اگر در ظلمت،مردم نيز در پيش چشم تو بزرگ

و تكبير تو در نماز صبح كاذب را مانند باشد

 

به صدق كوش كه خورشيد زايد از نفست

كه از دروغ سيه روز گشت صبح نخست

 

دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:, :: 23:19 :: نويسنده : سعید

 دوست من سلام...

بازم یه مطلب دیگه از (دام بی دوام)

مي خواهم با ادب باشم

كه هر كه را نيست ادب لايق صحبت نبود

ادب،چوپان سخن است

كه نباشد اگر...

گله ی كلمات مي پراكنند

درست به مانند دانه هاي تسبيح

كه اگر نباشدشان بند...

به زير مي شوند دستها را و پاها را

و چه معلوم؟

كه كدامشان در كجا جاي گيرند

و از چه راه راهي شوند

مثل دانه هاي تسبيح من

كه كلماتي بودند...

یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:, :: 19:29 :: نويسنده : سعید

دوست من سلام....

امروز هم یه داستان دیگه برات نوشتم که بخونی و نظرتو بهم بگی.

امیدوارم بپسندی......

مرد کور
 
روزي مرد کوري روي پله‌هاي ساختماني نشسته و کلاه و تابلويي را در کنار پايش قرار داده بود روي تابلو خوانده ميشد: من کور هستم لطفا کمک کنيد . روزنامه نگارخلاقي از کنار او ميگذشت نگاهي به او انداخت فقط چند سکه د ر داخل کلاه بود.او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اينکه از مرد کور اجازه بگيرد تابلوي او را برداشت آن را برگرداند و اعلان ديگري روي آن نوشت و تابلو را کنار پاي او گذاشت و آنجا را ترک کرد. عصر همان روز روزنامه نگار به محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است.مرد کور از صداي قدمها خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسي است که تابلو را نوشته بگويد ،که بر روي آن چه نوشته است"روزنامه نگار جواب داد:چيز خاص و مهمي نبود،من فقط نوشته شما را به شکل ديگري نوشتم و لبخندي زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هيچوقت ندانست که او چه نوشته است ولي روي تابلوي او خوانده ميشد:
 امروز بهار است، ولي من نميتوانم آنرا ببينم  !!!!!
    
وقتي کارتان را نميتوانيد پيش ببريد استراتژي خود را تغيير بدهيد خواهيد ديد بهترينها ممکن خواهد شد باور داشته باشيد هر تغيير بهترين چيز براي زندگي است.
حتي براي کوچکترين اعمالتان از دل،فکر،هوش و روحتان مايه بگذاريد اين رمز موفقيت است .... لبخند بزنيد

 

 

شنبه 11 شهريور 1391برچسب:, :: 1:18 :: نويسنده : سعید

 دوست من سلام ...

بازم فرصت كردم برات يه مطلب جديد  بنويسم.

اميدوارم خوشت بياد

و به انچه درخاطر من است سوگند

همان هزينه ها در آن سوي آبها

كه كارخانه هاي مرغوب ساز كالا ميپردازند

مر ترويج كارخانه رقيب خود، كه نمي سازد مرغوبها را

تا همه آن سوي شوند

و مي شوند

و بيابند كه تحفه اي نيست

و مي يابند

وباز گردند، به همان جايي كه صبح نخست بودند

و مي گردند

آن هم براي هميشه

بسان موجها

كه فوج فوج به ساحل مي آيند

و مي يابند كه ساحل نه آن است كه باد مي گفت

و زودا كه باز گردند آنجاي كه بودند

هر چند كه باز نمي گردند آب هايي هم

زيرا كه صيد ميشوند ساحل را

و هميشه محروم از دريا

و همين بياموخت مرا كار كاردان هستي را

كه چه گزاف مي پردازد هزينه هاي آراستن دنيا را، ودنيا داران را

تا آنجا كه:

روز به روز شوكتشان افزايد

دولتشان آرايد

تا روند به سويشان آنان كه هوسي در سرباشد

و ببينند  كه آنان نيستند آن سان كه مي نمايند

و آنگاه باز گردند

بازگشتي كه در آن بازگشتي نباشد

اما فسوسا و صد دريغ كه پاره اي باز نيايند

كه از چند و چون اين جماعت خود باخبري

بي خبراني چند كه پاي عدد هم به گردشان نرسد.

(دام بي دوام)

 

شنبه 3 شهريور 1391برچسب:, :: 23:58 :: نويسنده : سعید

دوست من سلام ...

امروز یه داستان کوتاه و آموزنده برات نوشتم .امیدوارم که بخونی و اگه نظری داشتی برام بنویسی. هرچند که به نظر ندادنات عادت کردم.

اشتباه فرشتگان .

درويشي به اشتباه فرشتگان به جهنم فرستاده ميشود .
پس از اندک زماني داد شيطان در مي آيد و رو به فرشتگان مي كند و مي گويد : جاسوس مي فرستيد به جهنم!؟
از روزي كه اين آدم به جهنم آمده مدام در جهنم در گفتگو و بحث است و جهنميان را هدايت مي كند و...
حال سخن درويشي كه به جهنم رفته بود اين چنين است: با چنان عشقي زندگي كن كه حتي بنا به تصادف اگر به جهنم افتادي خود شيطان تو را به بهشت باز گرداند

چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:, :: 1:11 :: نويسنده : سعید

دوست من سلام برای الان یه چیز متفاوت برات دارم لطفا بخونش...

به ترس سوگند

آن زمان كه از خدا باشد

كه آوازه ات مي بخشد

نه از غیر خدا

كه به آوازت ميدارد

يادت نيست در كوچه پس كوچه هاي باغها

تنها كه بودي مي ترسيدي

و همانجا به آواز ميزدي

آري ، و باري ، و بلي ، مشتها هميشه نمونه خروارند

و ليک خروارها هميشه گندم نباشند

از آواز تا آوازه بسي راه است

كاندرين راه بسي خون جگر بايد خورد

(دام بی دوام)

 

شنبه 7 مرداد 1391برچسب:, :: 1:44 :: نويسنده : سعید

دوست من سلام:

حرف امروزم برای تو اینه...

به دنبال شادیها باش چون غمها خودشان تو را پیدا میکنند

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 79
تعداد نظرات : 17
تعداد آنلاین : 1


جدیدترین قالبهای بلاگفا


جدیدترین کدهای موزیک برای وبلاگ

..................اوقات شرعي
.................. ***** *** صدایاب